در این پست از سایت ستارگان رمان ، رمان عشق در غربت را آماده کردیم.برای دانلود pdf رمان عشق در غربت از mobina76re با لینک مستقیم در ادامه مطلب همراه سایت ستارگان رمان باشید.
بخشی از صفحه اول رمان عشق در غربت
صبح باصدای مامان از خواب بیدار شدم .
مامان رومينا ، رومینا بيدار شو چه قدر میخوایی ؟ رومینا بیدارشو لنگ ظهره دختر
گفتم مامان، جان من، بیخیال بذار بخوایم خیلی خوابم میاد،
ي ا پتو را از روی سرم کشید و گفت:بلند میشی یا به زور بلندت کنم؟ می با غرغر، از سرجام بلند شدم و به سمت دستشویی رفتم.
آخیش، دنیا چه قدر شفاف شد. بعد از شونه زدن موهام ، از اتاقم څارج شدم ویا صدا بلند گفتم:
سلام اصل منزل صبح زیباتون به څيره بابا لبخند زد و گفت سلام دختر بابا، ظهر تو هم به خير رفتم و به بوس محکمش کردم و گفتم:
بابا تازه ۱۱، ظهر کجا بود خندید و گفت:
امان از دست تو آتیش پاره درحالی که خمیازه میکشیدم به داخل اشپزخونه رفتم.
رامتین آه بيند در گاراژو چشم غره ای بهش رفتم و سر میز نشستم. رامتین بحالا منو با اون چشمات نخوری. گفتم:
هیه، خوشمزه نیستی که خواسته باشم بخورمت.
رامتین نباش، تو خوبی زبونم براش بیرون اوردمو شکلکی در اوردم. رادوین داخل آشپز خونه اومد و گفت نیاز شما مثل خروس جنگی به جون هم افتادین ؟!
رمان های پیشنهاد شده دیگر :
رمان هویت چشمهایت از سحر خانوم